اسم برند در ظاهر ساده، اما عمیق است!
توضیحات:
-
به نام خدا
انتخاب اسم برند در ظاهر ساده، اما عمیق است!
خلق یک برند چیزی فراتر از انتخاب یک نام تجاری و طراحی لوگو است؛ برندینگ مانند یک سفر طولانی میماند که برای موفقیت باید وارد مسیری پر پیچ و خم شوید!
پیدا کردن اسم برندی که مشتریان بتوانند با آن ارتباط خوبی برقرار کنند، جزو اقدامات ضروری این سفر است؛ پس هر اسمی که صرفاً جذاب به نظر میرسد، لزوماً نمیتواند اسم خوبی برای برندتان باشد؛ به همین دلیل انتخاب اسم برند میتواند یک فرآیند سخت و پیچیده به نظر برسد؛ چرا که اسم برند باید:- جذاب و گیرا باشد
- مناسب شخصیت برند شما باشد
- به خاطر سپردنش برای مردم راحت باشد
- هنگام نمایش در تبلیغات آفلاین و آنلاین چشمگیر و جذاب به نظر برسد
- دامنه اینترنتی و اکانتهای شبکههای اجتماعی اشغالشده نداشته باشند
شاید عدهای به شما بگویند پیدا کردن چنین اسمی غیرممکن است (البته اگر چند میلیون تومان به آنها بدهید، کاملاً ممکن میشود!)؛ اما تجربه ما نشان میدهد که این کار کاملاً امکانپذیر است فقط به مقداری صبر و حوصله و تفکر عمیق احتیاج دارد.
چه ویژگیهایی را باید برای انتخاب اسم برند در نظر بگیریم؟
فرمولهای مختلفی برای انتخاب اسم برند وجود دارد. مثلاً در سال 2010 گروهی از محققان دانشگاه آلبرتا (کانادا) در تحقیقات خود متوجه شدند که مشتریان به اسم برندهایی مثل کوکا-کولا، کیت-کت، جلی-بلی که از یک ساختار تکرارشونده در اسم برند خود استفاده میکنند، واکنش مثبتتری نشان میدهند.
در کشور ما هم برندهایی مثل اَشی-مشی، مَزمَز و چینچین از همین سبکِ انتخاب اسم برند استفاده کردهاند؛ اما راستش را بخواهید هیچ فرمولی تضمینشدهای برای انتخاب اسم برند وجود ندارد؛ بااینحال اگر اسم برندتان یک سری ویژگیها را داشته باشد، هم استفادهاش برای شما و هم به خاطر سپردنش برای مردم آسانتر میشود.هر وقت از برند و برندسازی صحبت میشود، انتخاب نام برند هم به عنوان یک دغدغهی مهم مورد توجه قرار میگیرد.
همه میدانیم که برند، فراتر از یک نام است و برندسازی فرایندی زمانبر و چندوجهی است که انتخاب نام صرفاً نخستین گام در این مسیر طولانی و دشوار محسوب میشود.
با این حال نباید از اهمیت انتخاب نام مناسب هم غافل شویم. وقتی قرار است سالها و شاید دههها با یک برند زندگی کرده و آن را در معرض چشم و گوش مخاطبان خود قرار دهیم، منطقی است در انتخاب نام برند وسواس به خرج دهیم و به سادگی از کنار این کار نگذریم.
انتخاب نام برند قاعده و فرایند مشخصی ندارد
اولین نکتهای که باید به آن توجه داشته باشیم این است که انتخاب نام برند یک فرایند مکانیکی نیست.
بر خلاف آنچه در برخی سایتها یا کتابها میبینیم، نمیتوانیم بگوییم انتخاب برند مثلاً سه یا پنج یا هفت مرحله دارد و اگر این مراحل را گام به گام طی کنید، نام تجاری شما ناگهان پدیدار میشود و میتوانید آن را اعلام کنید.
کافی است کمی به نامهایی که برای برندها انتخاب شده نگاه کنید تا ببینید آنها را نمیتوان به سادگی در چارچوب مشخصی گنجاند.
در انتخاب نام برخی برندها از واژههای ایرانی (فارسی یا زبانهای سایر اقوام ایرانی) استفاده شده است. در انتخاب برخی دیگر، واژههایی با ریشهی غیرایرانی به کار رفته است. برخی از نام خود برای برندسازی استفاده کردهاند. عدهای دیگر کوشیدهاند از نام خانوادگی و اسامی اشخاص فاصله بگیرند. گروهی به سراغ مخففسازی رفتهاند. گروهی دیگر ترجیح دادهاند از واژههای مخفف استفاده نکنند. تعدادی از برندها واژههای مرتبط را به کار گرفتهاند. تعدادی دیگر نامهایی عمومی را انتخاب کردهاند که به شکل مستقیم ارتباطی با حوزهی فعالیت برند ندارد.
با همهی این اختلافنظرها و تفاوتها، در نهایت برندها توانستهاند در میان مخاطبان خود جایگاه پیدا کنند و در ذهن آنها باقی بمانند.
با این مقدمه، ما هم قصد نداریم نکات مد نظر خود را در قالب باید / نباید ارائه کنیم و معتقدیم که تجویزهای قاطعانه در انتخاب نام تجاری و اسم برند، ناپخته و استثناپذیرند. در ادامه صرفاً سعی خواهیم کرد چند پیشنهاد را مطرح کنیم که ممکن است هنگام انتخاب نام به کارتان بیاید.
در انتخاب نام تجاری به یک الگو محدود نشوید
برای انتخاب نام تجاری یا نام برای برند سبکهای بسیار متنوعی وجود دارد. اما ذهن بسیاری از ما روی یک شیوهی خاص قفل میشود و شیوهها و گزینههای دیگر را به دست فراموشی میسپاریم. فقط به عنوان چند نمونه به موارد زیر توجه کنید:
نامهای توصیفی
یکی از گزینهها در تعیین نام برند این است که به سراغ نامهایی برویم که فعالیت ما را توصیف میکنند.
با شنیدن نامهای توصیفی تا حد زیادی میتوانید حوزهی فعالیت برند را حدس بزنید. «ایران خودرو» و «ماشینسازی تبریز» و «ایسمینار» نمونههایی از این نوع نامگذاری هستند.
مخففسازی
گزینهی دیگری که در انتخاب نام برند پیش روی شما قرار دارد مخففسازی است.
مخففسازی در زبان فارسی و همخانوادههای آن به اندازهی زبانهایی مثل انگلیسی و فرانسوی ساده و پذیرفتهشده نیست. چون ما عادت جدا خواندن حروف را نداریم (به IBM و BMW و KFC فکر کنید). پس صرفاً وقتی میتوانیم از مخفف استفاده کنیم که سرواژهها در کنار یکدیگر، یک واژهی قابل تلفظ و مقبول تشکیل دهند.
با این حال اگر کمی خلاقیت به خرج دهید، استفاده از مخففها همچنان میتواند به عنوان یک گزینه مورد استفاده قرار گیرد:
- محک: موسسه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان
- مپنا: مدیریت پروژههای نیروگاهی ایران
- متمم: محل توسعه مهارتهای من
توضیح: بعضی سایتهای فارسی پیشنهاد میکنند که ترجیحاً از مخفف استفاده نکنید. این توصیه، مستقیماً از منابع انگلیسی زبان ترجمه و نقل میشود و در مورد زبان فارسی مصداق ندارد. گروهی از کارشناسان برندینگ معتقدند که وقتی مثلاً برند FKC را ثبت میکنید باید در ذهن مخاطب با دهها برند دیگر مثل KKC و KFC و CKF و CFK و … رقابت کنید. این کار مستلزم هزینهی سنگین برای تبلیغات و برندینگ است. ولی ما چون در فارسی با مخففها کلمه میسازیم، با چنین چالشی روبهرو نیستیم و آن توصیه، در فضای فارسیزبانان معنا ندارد.